مسعود بهنود در گفت و گو با «انتخاب»
خبرگزاری انتخاب : مسعود بهنود، در پاسخ به این سوال که «آیا فیلم «فاجعه تروریستی تاسوکی» را دیده اید»، گفت: دیدم فیلمی را که «انتخاب» گذاشته بود از سربریدن گروگان اشرار شرق کشور، اما پاسخ این است که دیدم و ندیدم. چهار بار آن را گشودم ولی هر بار پس از چند ثانیه چشم از آن برگرفتم و تاب دیدنم نبود. |

? خرداد ماه ???? ساعت : ?? , ??
خبرگزاری انتخاب : مسعود بهنود، روزنامه نگار با سابقه و وطن دوست ایرانی در گفت و گو با «انتخاب»، در پاسخ به این سوال که «آیا فیلم «فاجعه تروریستی تاسوکی» (1) را دیده اید؟»، گفت: دیدم فیلمی را که «انتخاب» گذاشته بود از سربریدن گروگان اشرار شرق کشور، اما پاسخ این است که دیدم و ندیدم. چهار بار آن را گشودم ولی هر بار پس از چند ثانیه چشم از آن برگرفتم و تاب دیدنم نبود. به باور همگان چنین اند، کمتری فیلم های این چنینی را – چه وقتی کشتن آن روزنامه نگار آمریکائی در پاکستان بود و چه چند باری که دارودسته زرقانی در عراق دست به چنین وحشی گری زدند – تا به انتها می توانند دید. چه رسد که پشت آن دردی مضاعف ما هم در سینه باشد. این درد که چنین وحشی گری در میان ما ایرانیان نبود. به نداشتن سابقه و تجربه خشونتی چنین عریان مفتخر بودیم. تاسف از این که چنین تفاخری را هم مشتی مردمان خشن از ما گرفتند دردی در سینه می آورد.
••«انتخاب»: تحلیلتان از بهانه هائی که اشرار می آورند چیست؟
•بهنود: به هیچ بهانه نمی توان چنین خشونتی را توجیه کرد. ظلم و بی عدالتی و فشار، در هیچ انسان عادی چنین واکنشی نمی آورد. دروغ است. چیزی علاوه بر این می طلبد از جمله خوی نامردمی و آدمخواری. اما از تحلیل می پرسید. من به اقتضای حرفه ای که دارم از طایفه ساده اندیشانم. بسیار دیر به طرح های توطئه تن می دهم. ساختمان ذهنی ام چنین است که مدرک می طلبم اما به آن چه در این ماه ها در جنوب و شرق کشور رخ می دهد، بدگمانم.
به باورم مهم ترین مزیت ایران، در نقشه جغرافیای اقتصادی و سیاسی منطقه به امنیتی بود همه جا گیر. در منطقه ای که سال هاست در آتش انواع طالبان و صدام می سوزد. آزمایشگاه انواع نظریات قومی و قبیله ای است، ایرانیان، ملت بزرگی با اقوام گونه به گونه ، که در بعض از آن ها هم احساس ظلم چیرگی دارد. مطالباتی دارند انجام نشده ، امن و آرام بوده است. ایران این مزیت بزرگ را داشت که آرام تر و امن تر از هر جا بود. چون سخن از سرمایه گذاری ها می شد که امنیت می طلبند ما در مقام انتقاد تندروها و ضوابط هر دم رو به تغییر دولت ها را هدف می گرفتیم و بر اساس آن معتقد بودیم که اگر ما با جهان مهربان تر از این باشیم که هستیم هیچ داعیه ندارد اروپائی ها راه امن و نزدیک و به صرفه ایران را بگذارند و گاز و نفت آسیای مرکزی را دور بچرخانند و از کشورهای دیگر عبور دهند که از خاک ما نگذرد. به همین نشانه معتقد بودیم که بهترین راه تزانزیت از آسیای مرکزی به جهان مصرف هستیم. و باری افتخارمان به امن و امانمان بود. اینک همین مزیت هدف قرارگرفته و این بدگمانی می آورد.
••«انتخاب»: انتقاد و گلایه تان از کیست و از کجاست؟
•بهنود: از همه آن ها که مسائل اجتماعی را به سادگی و با شهامتی بی پایه باز و دستکاری می کنند، مدام در کلامشان آتش است، خشونت می پراکنند و به جنگ هر گنجگشکی توپخانه به میدان می کشند. توپخانه اتهام و سخن درشت، گاه ویرانگرترست. آن ها که گوئی جز جنگ و جز مخاصمه مدام با خود و با جهان چیزی آرامشان نمی کند. و چون عادت به چنین بیانی می کنند با خودی هم همین راه می روند. هر درد را با قهر چاره می خواهند. به باورم آن ها گناهکارترینند که نمی گذارند عقلا دردهای اجتماعی را با داروی خود درمان کنند. اما الان هنگام این گلایه نیست. این جا از اتفاق جائی است که باید دمل چرکین را به در آورد اما بعد از آن باید نشست و چاره ای کرد درد را.
••«انتخاب»: مثلا کدام دردها را؟
•بهنود: بگذارید مثالی بزنم . آن ها که مانند من چند روزی را در زندان گذرانده اند خوب می دانند که زندان های ایران از بی دروازه تر و راحت تر زندان های جهان است. رادیو، تلویزیون، تلفن، وسایل راحت. انگار نه که آن جا جای بدکاران است. تازه گاه شکایت هم می شنویم. جرا چنین است. به باورم از آن رو که زندان ما جای بی گناهان، محل حل رقابت های سیاسی، و جای بدهکاران هم شده است. و چون چنین است بدکاران در آن چنان که باید مکافات نمی بینند، از آن نمی ترسند و از افتادن به زندان شرم نمی کنند. هر کس به زندان بوده دیده است که بدکاران و آدمکشان و آن ها که مخل امنیت و جان و مال مردم اند، در این زندان ها احساس مکافات ندارند. چرا که در کنارشان مردمان محترمی هستند که بدهکاری و فقر و اقتصاد غلط آنان را به حبس انداخته است. حالا نمی گویم آن سوترش هم روزنامه نگارانند و دانشجویان که جرمشان نوشتن و گفتن است. این یک نمونه از کارافتادن اهرمی است که تمام جوامع در اختیار دارند برای ترساندن بدکاران از بدکاری. به زندان های سیاسی کار ندارم که موضوع دائمی اشاره ها شده است. از ابوغریب و گونتانامو می گذرم.
زندان های عادی دنیا چنین نیست که. نظم آهنین استخوان شکن. تنهائی و دشواری، عذابی است که کسش هم مدعی نیست. چون آن جا جای بدکارانی است که نظم جامعه به هم ریخته، آدم کشته اند و تجاوز کرده اند، جای آرامش نیست. آیا همین نمونه به فکرتان نمی برد. این همه فریادی که رییس قوه قضاییه می زند. اما مسائل اجتماعی را جدی گرفته نمی شود چون که آثارش بطئی و گم است. باید به تجربه های بشری احترام بگذاریم و از تصور آن که مشغول اختراع شهروندی و حکومت هستیم دست بشوئیم . اما اول از همه باید جامعه مان را از ناامنی پاک کنیم البته.
•••پی نوشت
•فیلم فاجعه تروریستی تاسوکی
http://www.tik.ir/download/01.WMV
http://www.tik.ir/download/02.WMV